در ادامه مطلب ...
سلام
این کلمات تا چه حد براتون آشناست؟تا چه حد براتون پیش اومده که به این موارد برخورد کنید؟خواسته یا ناخواسته تو اینترنت احتمالا به وبگاها ی حاوی این مطالب است برخورد کرده اید اگر برخورد نکرده اید که خدارو شکر ولی اگه برخورد کرده اید یا دنبال چنین مطالبی بوده اید و به این صفحه برخورد کرده اید عاجزانه درخواست می کنم چند دقیقه وقت صرف کن و این مطالب رو بخون بعد هرچی خواستی تو نظرات چه خوب چه بد بنویس
سوال من اینه:آیا صرف خوندن این داستانها بدون انجام کاری یا خوبه یا بد؟
یعنی خواننده این مطالب قصد هیچ کار بدی رو نداره و فقط میخاد یه داستانی خونده باشه مثل بقیه ولی از نوع سکسی.
میخام یه مقدار در این مورد توضیح بدهم, اول چند تا نکته در مورد این داستانها:
برای اون دسته که فکر می کنند این داستانها واقعیه و واقعا اتفاق افتاده چون بعضی ها نوشته داستان سکس واقعی بگم که این داستانها به هیچ عنوان صحت نداره و همشون رویا پردازیه,می پرسید به چه دلیل؟
اولا اینکه تو این داستانها مرد و زن"مذکر و مونث" مورد نظر مثل آب خوردن به هم میرسند و مثل اینکه بجز این دو نفر هیچ کس تو دنیا نیست که مزاحم شون بشه و هیچ محدودیتی از لحاظ عرف اجتماع, فرهنگ حاکم بر جامعه ,قانون, مذهب , دوستان , اطرافیان وآشنایان وجود نداره! در حالی که اگه انسان یه کم دقت کنه می بینه که تعصب و غیرت در مورد ناموس کاری به عقیده و مذهب نداره و حتی تو حیوانات فاقد شعور وجود داره چه برسه به انسانها
چند روز پیش خبری خوندم که یه مرد فقط به خاطر اینکه یه جوون به زنش که تو قهوه خونه بودند زل زده بوده با ضربات چاقو اونو به قتل می رسونه! از این دست اخبارخیلی زیاده, کافیه یه سری به اخبار حواث بزنید.
حالا این جریانات که ادعای واقعی بودنش میشه کجا میتونه به این راحتی و با افراد مختلف و به تکرر انفاق افتاده باشه؟؟
خود شما که این مطلب رو میخونید غیرتتون اجازه میده که کسی یه نگاه بد به ناموستون بکنه چه برسه به حرف زدن و ....!
پس شک نکنید که این اراجیف فقط خیال پردازیه
اما هدف نویسنده از نوشتن این داستانها چیه؟
آیا می تواند هدفی جز گمراه کردن خواننده و تزریق بی حیایی, به فساد کشیدن خواننده و جامعه و از بین بردن غیرت وپایین آوردن تعصب نسبت به ناموسه باشه؟؟
بعبارت بهتر نویسنده شیطانی است از جنس انسان و نویسنده از زبان شیطان سخن گفته برای گمراه کردن بندگان خدا
حالا سوال اینجاست که شاید بعضی ها بگند چرا اینقدر سخت گیری؟
ما فقط میخواهیم یه داستان بخونیم بعدشم بریم دنبال کارمون! آیا واقعا این داستانها اثری ندارد؟ یه کم دقت کنیم ما اگه یه صحنه ی ترسناکی برامون اتفاق بیفته وقتی به اون واقعه فکر میکنیم همون حالت ترس برامون ایجاد میشه دوباره, هرچی تمرکزمون به اون مورد بیشتر باشه اون حالت اثرات شو بیشتر نشون میده یعنی ضربان قلبمون تند میشه رنگمون میپره و حواسمون از توجه به اطراف کم میشه وهمون احساس درما زنده و تکرار میشه.
نسبت به اتفاقات دیگه, مرور یک اتفاق شادآور در ذهن باعث انبساط خاطر و شادی میشه وشاید این حالت برای شما اتفاق افتاد باشه
همینطور نسبت به مرور یک داستان سکسی ذهن شروع به تصویر سازی برای داستان میشه و باعث تحریک جنسی و چه بسا باعث انحرافات جنسی و خود ارضایی های غیرمشروع بشه که اگه فرصتی باشه در مورد مضرات خودارضایی مطالبی خواهم گذاشت.
فقط به یک جمله کوتاه بسنده کنم که تو یه کتاب خوندم که یکبار خود ارضایی برابرچهل مرتبه خروج منی از طریق ارتباط جنسی با جنس مخالف قوای بدنی رو تضعیف میکنه و از لحاظ علمی ثابت شدست خوندن یک داستان دیدن یک فیلم وشنیدن صدا روی مغز و افکار و درقدم بعدی روی رفتار ما اثرمیگذاره.
مغزو ذهن انسان روی اطلاعاتی که دریافت میکنه کار میکنه.
تجزیه و تحلیل میکنه و خیلی از خوابهای ما محصول همین بررسی اطلاعات ورودی در ناخودآگاه ذهن و در هنگام خوابه.
شاعر چه زیبا گفته:زدست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد
همانطور که خواندن داستان آموزنده اثرش این است که انسان را ترغیب میکنه به کارهای خوب و پسندیده خواندن داستانهای بد هم انسان رو ترغیب میکنه به انجام کارهای بد.
هیچ کس نمیخاد کاری انجام بده که آگاهانه یا ناآگاهانه خودش رو در معرض هلاکت قرار بده.
پس چرا وقتی راه هست سربه بی راه بزنیم. وقتی خداوند راه را مشخص کرده و گفته ازدواج کنید چرا خودمون رو را نابود کنیم؟
شاید خیلی ها بگند ما پول کافی نداریم و یا شرایط ازدواج رو نداریم ولی اگه مشکل پوله بگم:
یکنفر اومد خدمت امام معصوم علیه السلام و عرض کرد اوضاع مالیم خوب نیست و تنگدستم حضرت فرمودند:ازدواج کن تا وسعت رزق پیدا کنی.
من با اطمینان میگم ضعف مالی دلیل منطقی برای گناه کردن نیست.
فقط به وعده خدا ایمان و اعتماد داشته باشید قران بلد نیستم ولی این ایه رو فراموش نمی کنم که فرموده :ان یکونو فقراء یغنهم الله من فضله یعنی
"اگر فقیر باشید خداوند از فضل و بخشش خودش شما را بی نیاز می کند"قسم به خدایی که من و شما و همه چیز رو آفرید این وعده ی خدا درسته, چون خودم تجربه اش کردم,
اونقدر اوضاع مالیم قبل از ازدواج خراب بود که یه جایی میخواستم برم بعضی وقتا کرایه ناچیز بلیط واحد رو نداشتم و پیاده میرفتم ولی بعد ازدواج اوضاعم خوب شد و شکر خدا الان ماشین خریدم.
اعتراف میکنم که اعتمادم به خدا کم بود و هی باخودم می گفتم توکه اوضاعت اینه چطور میخای خرجی یه نفر دیگه رو بدی؟ الان که به اون افکار و رفتار و محاسباتم فکر میکنم خیلی از خدا و اهل بیت علیهم السلام خجالت میکشم , چقدر ترسو بودم و ضعف داشتم.
اما اگه مشکل مالی نیست و دلیل محکمی برای فراهم نبودن شرایط ازدواج وجود داره راههای دیگه هم مشخص شده مثل صیغه شرعی.
اگه اینها هم مقدور نیست و بهتون فشار میاد بهترین راه کنترل این غریزه خدادادی تقویت ایمان, روزه گرفتن و صبر کردن و حفظ کردن چشم وگوش و حواس از تحریک شدن از طریق صحنه ها و صداها و افکار و بقیه موارد تا شرایط انشالله فراهم بشه.
توصیه ی آخرم: عزیزم,برادر و خواهر دینی من,شما که مسلمانی به خدا و وعدهایش اعتماد داشته باش و کاری نکن که یک لحظه لذت دروغین باعث یک عمر پشیمانی و حسرت و اتفاقهای ناگوارتر بشه..
دعا کنید از خدای مهربان, از امام زمان (عج) و اهل بیت علیهم السلام, درخواست کمک کنید, ما امامانی داریم که کریم و بخشنده اند,بزرگوارند, و اگه درخواستی داشته باشید شک نکنید که جواب میدهند, مگر حکمتی در کار باشه که اونم باز به صلاح شماست,انشالله خدا به شما کمک کنه, مشکلاتتون برطرف بشه و زندگیتون سراسر شور و شادی و ایمان به خدا و اعتقادتون به خدا مثل کوه باشه و با نماز اول وقت خوندن بینی شیطان پلید رو به خاک بمالید و با خوندن قران نورانی شوید و به دیگران هم نور بدهید و زندگی تان با برکت و سعادت همراه شود. یاعلی